«یادها» و «حسرت‌ها» ..

ساخت وبلاگ

وقتی زمان بر گردۀ انسان تازیانۀ شتاب می‌گذارد و آدمی را [قدری] پا به سال می‌کند، دیگر امانت‌دار «یاد» می‌شود. اگر لحظه‌های سرشار زندگی را جرقّه‌های فروزانی بگیریم، ودیعۀ «یاد» خاکستر آنهاست.

اما همین خاکستر «یاد»، گاه برای آدمی مایۀ عذاب‌ می‌شود، نه به این دلیل که ما را به یاد رخدادهای شیرین گذشته می‌‌اندازد، بلکه یادآور «آرزوهایی» می‌شود که هرگز به واقعیت نپیوستند. آینده‌ای را پیش روی‌مان تصویر می‌کند که روزگاری قابل تصور بود و اکنون دیگر نیست.

در خاطرات «ادوارد سعید» [متفکر، شرق شناس و صاحب نظریه پسااستعماری فلسطینی] آمده است که او پس از ابتلاء به سرطان –در جستجوی گذشته‌اش– بعد از ۴۵ سال به محل تولدش در فلسطین بازگشت و خانه‌ای را که در کودکی در آن زندگی کرده بود پیدا کرد. سعید تا آنجا رفت، ولی چنانکه در خاطراتش می‌‌گوید، جرأت نکرد زنگ خانه را بزند و داخل شود. می‌گوید: «من توانایی روبرو شده با آنچه از دست داده بودم را نداشتم.»

زندگی نیمۀ تاریکی دارد که بنیانش بر از دست دادن است؛ کودکی، جوانی، سلامت تن، عزیزترین دلبندان و در نهایت آرزوها. جای خالی «فقدان» را «حسرت» پر می‌کند و از همه مهیب‌تر، مرگی که در انتهای مسیر انتظار ما را می‌کشد.

بله، می‌دانم به رغم سیلابِ فقدان، و تلخی آن، باید ایستاد و چشم در چشم آن، بدون انکار دردِ درهم تنیده با زندگی، ندای خوش‌باشی سر داد و رقصان مسیر زندگی را طی کرد اما، امان از کسی که «خاطره‌باز» است. او همواره در گلو بغض دارد و پشت پرده‌های چشمش، دریای اشک و دلتنگی برای جاری شدن روی «خاکستر یاد» بی‌تابی می‌کند.

آری، آنچه «امانتداری یاد» و مرور گذشته را سخت می‌کند، خاطرۀ رخدادهای درخشان و فروزان نیست، حسرت اتفاقاتی است که هرگز رخ نداد و این، چه خاکستر سرد و سیاهی است در اجاق زندگی!

چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست......
ما را در سایت چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : molaghat1 بازدید : 4 تاريخ : جمعه 31 فروردين 1403 ساعت: 13:06