شهید

ساخت وبلاگ

شهید، فنای "عاشق" در "معشوقِ بیکران" یا حیرتِ عاشق در مقام ادراکِ معشوق است. "شهادت" دریدن پرده‌ایست که خود کاذب بر خود راستین‌ آدمی افکنده و مانع شکفتن آن شده است. شهادت مرتبتی است قیاس‌ناپذیر که با هیچ چیز دیگر نمی‌توان آن را قیاس و مانند کرد. برای فهم آن حساب دیگر بباید و مطلقاً از مقولات و مفاهیم آشنا نمی‌توان مدد گرفت:
دل من هر دو جهـــان گشت و نیابد مثـــالش
به که ماند به که ماند به که ماند؟به که ماند؟

در نقلی از مصطفای حق(ص) آمده است که: فَوْقَ كُلِّ ذِي بِرٍّ بَرٌّ حَتَّى يُقْتَلَ اَلرَّجُلٌّ... بالاى دست هر نيكوكارى يک نيكى است تا اينكه مرد در راه خدا كشته شود و چون در راه خدا كشته شد، بالاتر از آن كار بهترى نيست!

قیامت، روز است چون در آن تاریکی نمی‌ماند و در روشنائی، نقد از قلب بازشناسی می‌شود. شهید نیز قیامت است، با تافتن خورشید وجودش بی‌دین و بی‌ریشه و بی‌وطن و منافق و حتی کافر از مومن و وطن‌پرست جدا می‌گردند. شهید، "نور پاش" و "خواب کُش" است. شهید چون جنگجویی تیغ به دست است که به جنگ سیاهی‌ها می‌رود. نه فقط سیاهی‌ و تاریکی‌ که به جنگ همه تعلقات زمین‌گیر می‌رود.

نورپاشی و گرما بخشی "شهید" نه فقط معشوقانه، که حیات‌بخش است. جهان بی‌حضور شهید سرد و افسرده و مرده است. شهید نورش بسیط است و متعدد به تعداد آدم‌ها و خانه‌ها؛ حتی شامل آن خفاشانی هم می‌شود که خود را از آن پوشیده‌اند. شهید در این فیّاضی ابداً لحظه‌ای درنگ و تردید نمی‌کند:
اغلب الظنین فــی تــرجیح ذا
لاتماری الشمس فی توضیح‌ها

شهید، شهید نمی‌شود مگر با طی کردن یک راه طولانی و پرمشقت و گذشتن از سنگلاخ‌ها و درشتی‌ها و تاریکی‌ها و گریوها. شهید سال‌ها در شب دیجور و در آرزوی صبح وصال به سر می‌برد. تیرگی‌های ملال‌آور و ملالت‌های جانفرسا و قبض‌های بسط‌کُش را تحمل می‌کند تا به میهمانی فراخوانده شده و به مقام مجذوبان و ماء معین نائل شود و خورشید را در آغوش کشد:
گر رسد جذبه خدا ماء معین
چاه ناکنده بجـوشد از زمین

چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست......
ما را در سایت چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : molaghat1 بازدید : 87 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 20:17