برخی آزادی را مقدم بر فضیلت عدالت میدانند و عدهای دیگر حفظ نظام را بالاتر از عدالت و آزادی، و گروهی هم معتقدند عدالت مقدم بر حفظ نظام است. اما به نظر من در مصاف این سه، عدالت امتیاز بالاتری از بقیه دارد و معتقدم زخمی که از نقص عدالت در دوران جمهوری اسلامی بر پیکر این دیار افتاده، بسی کاریتر از زخم و زوال دیگر فضیلتهاست.
اگر در تاریخ سیاست این دیار کمتر نشانی از آزادی و برابری اجتماعی دیده میشود جز بدان سبب نیست که عدالت در آن حضوری قوی و غنی نداشته است.
همان طور كه توحيد مهمترين هدف دين در حوزه فردی است و همه مسايل ديگر در سايه باور توحيدی ارزش پيدا میكنند، در حوزه اجتماعی نيز مهمترين هدف زندگی دينی دعدالت است كه بدون آن هيچ يک از اهداف ديگر محقق نخواهند گرديد، همچنانکه چندی پیش رهبری هم با اذعان به این گزاره، در اعتراف صريح به ناكامی جمهوری اسلامی برای تحقق عدالت اجتماعی صحه گذاشت.
پرواضح که همه کرامات بشری حسنهای از حسنات عدالت است و در غیاب عدالت، ارزش انسانی یتیم است، و فضیلت عدالت تنها معجون شفا بخشی است که اگر تحقق یابد، جمهوری اسلامی میتواند هم از طعن دشمنان و مخالفان و معترضانش به سلامت بجهد و هم بر زخم مردم گلهمند مرهم نهاده و هم بقا و بهاء خود را تضمین کند.
تعابير صريح و قاطع متون دین، خصوصا نهجالبلاغه (خطبهٔ ۱۲۶) به وضوح نقش محوری عدالت اجتماعی و تقدم آن بر دیگر گزارهها در جامعهپردازی دینی را تبيين میكند:
أَتَأمُرُونِّى أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فِيمَنْ وُلِّيتُ... آيا از من میخواهید پيروزى را با ستم دربارهٔ کسانی كه بر آنها ولايت یافتهام بهدست آورم؟ بهخدا سوگند تا شب و روز برقرار است چنین نخواهم کرد.
چیزی که کمر جمهوری اسلامی را خواهد شکست......برچسب : نویسنده : molaghat1 بازدید : 91